به گزارش مشرق، جواد کریمی قدوسی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از ناگفتهها در تیم مذاکرات هستهای و حضور جاسوسان هستهای پرده برداشت.
خبرهایی در رسانهها و فضای مجازی مبنی برحضور دری اصفهانی و چند جاسوس هستهای دیگر منتشر شد. آیا اطلاعات دقیقتری از حضور جاسوسان هسته ای در اختیار دارید؟
بنده به صورت دقیق آدرس و کد دارم که مسئولیت این افراد در تیم هستهای چه بوده، در حال حاضر کجا هستند و چرا برجام به این روز افتاد.قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه به توصیههای ظریف زمانی که خبر جاسوسی دری اصفهانی پخش شد این خبر را کذب معرفی کرد، این موضوع را زیر سوال برد و محاکمه و اتهامات دری اصفهانی را رد کرد.
پیشتر بیانیه نهاد ریاست جمهوری نسبت به مواضع بنده در تیم مذاکره کننده و نفوذیها را وهن مجلس و مایه شرم سازی تلقی میکردند، اما امروز پذیرفته اند که این فرد محاکمه شده و حکمش صادر شده است. هرچند میگویند این اتهامات به دری اصفهانی نمیچسبد و طبق نظراتشان مرجع تشخیص این اتهامات را، دستگاه قضایی و دادگاه میدانند. آنقدر بار این موضوع سنگین است که نمیخواهند آن را بپذیرند تا همیشه دستاویزی برای عدهای باشد که بگویند دولت این اتهامات را تایید نکرده است. وزارت اطلاعات هم آن را قبول ندارد پس قوه قضاییه سیاسیکاری کرده است. این در حالی است که حکم صادر شده و آقای اژهای و آقای دولت آبادی درباره آن موضع گیری کرده اند.
روزی که اعترافات دری اصفهانی پخش شود آن روز، روز خاصی در کشور خواهد بود.
دلیل بروز چنین اتفاقی چه بود؟
علت این است که آقای ظریف در مذاکرات به بدنه وزارت خارجه اعتماد نداشت همانطور که به نمایندگان هم اعتماد نداشت. اصل را بر محرمانه ماندن مذاکرات گذاشته بودند. حتی ظریف از معاونانش نیز در مذاکرات لوزان، ژنو و نیویورک هیچ درخواستی برای مشورت نداشت. تا این حد فضای محرمانه ای ایجاد میکرد. تیم محدود و بستهای متشکل از ظریف، عراقچی و تختروانچی برای موضوع هستهای تشکیل داده بودند که بعدها این سه چهار نفر به آنها پیوستند. مذاکرات میان این افراد دست به دست میشد و در نهایت جمع بندی میکردند. زودتر از همه دری اصفهانی خبر میداد که ظریف در دستانش چه دارد.
زمانی که بحث تعداد سانتریفیوژها مطرح بود دری اصفهانی خبر داده بود که ایرانیها میخواهند بر سر 6 هزار سانتریفیوژ با شما چانه بزنند که همان میزان سانتریفیوژ بماند. در همان جلسه زمانی که قرار بود که تعداد سانتریفیوژها مشخص شود، ظریف از 23 هزار سانتریفیوژ شروع میکند و در مقابل جان کری میگوید سه هزار سانتریفیوژ. آنقدر این مذاکرات ادامه پیدا میکند که ظریف به 6 هزار سانتریفیوژ میرسد. چرا جان کری چانه می زند؟ چون دری اصفهانی به آنها خبر داده بود که اینها کفِ تنازلشان 6 هزار تاست. تو به مرگ بگیر تا آنها به تب راضی می شوند.
این 4 نفر پایه تیم مذاکره کننده بودند. در راس آنها سیروس ناصری قرار داشت که هفتهای یک بار از لندن وارد ایران می شد و مستقیم به نهاد ریاست جمهوری میآمد و با نهاوندیان تشکیل جلسه میداد. به دنبال آن، 3 نفر دیگر نیز میآمدند. نهاوندیان کل تیم را مدیریت می کرد. البته ناصری هنوز هم در جلسات موجود یکی از افرادی است که حضور دارد. هر چه سرویسهای امریکایی انگلیس از دری اصفهانی خواستند ناصری در برجام جاسازی کرده و به خورد امضای ما داده است.
دری اصفهانی مسئولیت حوزه پولی و بانکی را برعهده داشت. وی قبلا در وزارت دفاع کارشناس بود. در مذاکرات بین ایران و امریکا بر سر دعاوی شرکت میکرد. وزارت دفاع که میدید هرجا او مذاکره میکند به ضررش تمام میشود، عزلش کرد.
پیشتر آقای سیف نظر ویژهای بر روی دری اصفهانی داشت. زمانی که با او صحبت میکردم، میگفت، نمیدانید دری اصفهانی چه تحفهای است و چقدر به نفع اقتصاد کشور است، اما زمانی که اعترافات دری اصفهانی را مقابل سیف قرار دادند دستانش را بالا برد.
ظریف و عراقچی اصلا تخصص پولی و بانکی ندارند. تخصص ظریف در مذاکرات چند جانبه است، به خوبی بلد است با سازمانهای بین المللی بحث کند، اما در مذاکرات دو جانبه کم می اورد حتی در کمیسیون زمانی که با ظریف مذاکرات دو جانبهای داشتیم او سریع به هم ریخت.
آقای «م» با تابعیت مضاعف فرانسه نیز در تیم هسته ای حضور داشت. در فرانسه کار می کرد. وی متخصص حقوق بین الملل در تیم مذاکره کننده بود تا نحوه تطابق حقوق بین الملل با برجام را بررسی کند. آقای «ر» نیز عضو دیگری بود که متخصص عملیات روانی و تیم رسانهای مذاکرات بود. فارغالتحصیل دانشگاهی در انگلیس که به تربیت نفوذی و جاسوس مشهور است. متاسفانه ما امروز از این تربیت یافتگان که در جمهوری اسلامی سمت دارند، داریم.
برخی فضاسازی های رسانهای که در جریان برجام به وجود آمد از جمله بیرون آمدن آقای ظریف در هتل کوبورگ که کاغذی در دست داشت و آن را تکان میداد و اثرگذاری این اقدام در داخل کشور و همچنین مطرح کردن موضوعاتی از قبیل اینکه چه زمانی دود سفید مذاکرات بیرون میآید، همه شگردهایی بود که «ر» به کار گرفته بود. وی متخصص تولید کلید واژههای این چنینی در فضای گفت و گو و مذاکرات بود.
چند وقت پیش که ظریف به مجلس آمده بود از وی به دلیل مواضع انقلابی چند هفته گذشته اش در نیویورک تشکر کردم. خیلی خوشحال شد باورش نمیشد که از او تعریف کرده باشم. دستانش را به آسمان بلند کرد و گفت: چه روزی است که آقای قدوسی از من تشکر میکند. گفتم آقای ظریف بنده آدم منصفی هستم. آن روزی که به شما نقد داشتیم حرفمان این بود که نباید در روز آغاز مذاکرات بر روی ویلچر مینشستید و با این کار مردم غیور و انقلابی را تحقیر کنید. چراکه نشستن بر روی ویلچر نشان از فلج شدن کمر و پا در مقابل دشمن است.
همان شب بنده به مراسمی در تهران که جمعی از جانبازان 70 درصدی تهران در آنجا حضور داشتند، دعوت بودم. آقای شاکری و دیگر جانبازان عزیز کشور در آن جمع حضور داشتند. در آن جلسه آنها اعتراض کردند که چرا این آقا روی ویلچر نشسته و مذاکره کرده است. بسیاری از این جانبازان، نابینا بودند، نزدیک بود که اشکشان دربیاید و دل قهرمانانه شان شکست، اما خدا نخواست این تحقیر ادامه پیدا کند ظریف روز اول روی ویلچر نشست و روز آخر خدا دو عصا به زیر بغل جان کری داد و او را به روی سن فرستاد.
اما خوشبختانه امروز دولتی ها به این جمع بندی رسیده اند که هیچ امیدی به برجام و آینده اش نیست. هیچ امیدی به اینکه ترامپ به برجام گوشه چشمی داشته باشد و از مواضعش کوتاه بیاید. ندارند. ناامید هستند و کار برجام را یک سره میدانند. در حال حاضر هم پوسته برجام را تنها بر روی کاغذ حفظ کرده اند تا ببینند چه اتفاقی میافتد.
ناگفتههای برجام زیاد است. آقای ظریف در حال حاضر در جلسات خصوصی پذیرفته است که بستن مراکز هسته ای خیانت بود. امروز هم دنبال زخم زبان علیه آقای ظریف و تیم هستهای نیستیم امروز شرایط خوبی به لحاظ وحدت در کشور ایجاد شده است، اما مشروط بر این که این شرایط حفظ شود نگران هستیم که ترامپ فردا روزی چراغ سبز نشان دهد و اینها بگویند که مواضع انقلابی آقای روحانی باعث نشان دادن این چراغ سبز شده است. پس وضع تغییر کرده حال اجازه دهید ما با امریکاییها مذاکره کنیم حواسشان باید باشد این اتفاق نیفتد خطرناکتر از جنگی که حضرت آقا فرمودند ممکن است پیش بیاید این موضوع است.
باید مراقب باشیم وگرنه فردا به همین موشک برد 2 هزارکیلومتری ایراد می گیرند و می گویند باید آن را متوقف کنید. اگر حواسمان نباشد میبینیم همان طور که در بحث هستهای ما را به عقب برگردانند در بحث موشکی نیز ما را به عقب میرانند.
از پرونده مهدی جهانگیری خبر جدیدی در دست ندارید؟
مهدی جهانگیری تنها نبوده است. گروهی تحت عنوان اشراق بود که مشایی، شریف ملک زاده، بقایی، اسحاق جهانگیری و مهدی جهانگیری در آن حضور داشتند. در آن دولت تشکیل شد و در این دولت ادامه پیدا کرد. پروژه شان هم سرمایه گذاری در خارج از کشور برای مسائل امنیت غذایی بوده است. پول هنگفتی از خارج کردند. در داخل گزارش دادند که مجتمعهای بزرگ پرورش گوسفند احداث کردیم. اما زمانی که تیم برای انجام تحقیقات به آنجا رفت حتی یک گوسفند مشاهده نمی کند.
فکر می کنید واکنش مردم نسبت به علنی بیان کردن فساد اقتصادی از سوی مسئولان چیست؟
ممکن است از شنیدن چنین موضوعاتی ناراحت شوند، اما معتقدم هیچ راهی برای مبارزه با فساد، جز ایجاد چنین فضایی وجود ندارد. مردم باید آنقدر به مسئولین سخت بگیرند که همه به این نتیجه برسند دولت و مجلس تجارت خانه نیست.
اگر دنبال سرمایه هستیم برویم شرکت بزنیم آن زمان اگر هم موفق شویم به عنوان تولید کننده ملی به ما جایزه هم میدهند، اما اگر در دولت و مجلس چنین اقداماتی انجام دهیم، زیرپای مردم له میشویم.
هر چه نظارت عمومی در این بخش بیشتر شود فساد ریشه کن میشود. خوشبختانه مجلس نیز تصویب کرد که جلسات محاکمه مفسدین اقتصادی به صورت مستقیم از تلویزیون پخش شود، گرچه عدهای گفتند با این کار آبروی نظام میرود، اما رهبری فرمودند مردم از این کار خوشحال هم میشوند.
فامیلهای ثروت و قدرت به دنبال این هستند که مردم را از چرخه اظهارنظر و نظارت حذف کنند. دولت 14 شکایت از بنده و بالغ بر صد شکایت از نمایندگان مجلس دوره قبل و دوره فعلی انجام داده است. دولتی که منشور حقوق شهروندی نوشته و قانون دسترسی آزاد به اطلاعات را تصویب کرده و فریاد حقوق شهروندی سر میدهد.
حق مسلم من نماینده است که در برابر فساد بایستم، اما همین که موضوع فساد اقتصادی برادر رئیس جمهور را مطرح کردیم دولت از همه 40 نفری که خطاب به حسین فریدون تذکر کتبی امضا کرده ایم، شکایت میکنند هرچند زمانی که دادگاه اسناد بنده را دید منع تعقیب صادر و طرف مقابل را محکوم کرد.